آخرین مطالب
امکانات وب
❤️❤️ ماه هفتم ❤️❤️
حضرت پاییز تشریف آوردن
امدند تا عاشقان را مبتلا کند
با خیسی بارونش با رنگ رنگی برگهای درختانش
وسط درختای بیشه یه موزیک از مسعود صادقلو :
مثه گل نشستی تو باغچه قلبم درمون دردم
با همه سردم با تو گرمم درمون دردم
مث ماه میمونی تو شبای تنهایی من
میخوام تا بخوابی دم گوشت لالایی بگم
میشه دست بکشم مرتب کنم موهاتو من
کنار آتیش و بازی شعله هاش دو نفر روی زمین نشسته اند
هیچ کدام هیچ چیزی نمیگن انگار تموم وظیفه ی کلامت را نگاه باید انجام بدهد و چقدررر خوب اینکارو انجام میده
آقاهه واسه اینکه زیبایی بازی شعله های آتیش با چشمانی جادویی طرف مقابلشو از دست نده هیزمی به آتش می سپارد تا شعله هایش از پا نمانند تا شعله ها بی وقفه برقصند
و چه رقصی دارد بازی آتش با آتش چشم
آهنگ و رقص آتش و بازی نگاه
خانمه از کیف کوچولوی مشکی با زیپ آبی خوشرنگ کنار دستش اسپرسو ساز دستی شو در میاره و با لبخند میگه اینجا فقط اینو می طلبه
تویه لیوانای کوچولوی یک بار مصرف پر میشه از نسکافه
و همچنان بازی چشم و آتش
زل میزنه توی چشمای آقاهه از گوشه ی چشمش قطره قطره مروارید میریزه گوشیشو بر میداره یک پیامی می نویسه
دینگ دینگ صدای پیامک گوشی آقاهه در میاد
نوشته :
چشمامو وقتی دوستشون دارم که تو توشون باشی
آقاهه + چی نفهمیدم میشه یه بار دیگه بگی
- لوس نشو فهمیدی
+ که دوستم داری
- نوچ که زندگیمی که ....
و زمان ایستاد تا ابد
و این یعنی تمام فصلها تمام زمانها پاییزی شدند
صدای عشق...برچسب : نویسنده : sootshode بازدید : 53